از هوش یادگیری و هوش هیجانی چه می دانید؟ آیا این دو باهم فرق دارند یا نه؟ اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که کودک دارید و دغدغه تان تربیت و استعداد فرزندتان است. پیشنهاد می کنیم این مقاله را به دقت بخوانید تا نقش و جایگاه هوش هیجانی و هوش یادگیری را در زندگی کودکتان متوجه شوید.
هوش چیست؟
هوش، فرآیندی ذهنی و دربرگیرندهی ظرفیت منطقی، درک خودآگاهی، یادگیری، مهارت حل مسئله، برنامهریزی، خلاقیت، دانش فردی، زبان و… است. هوش، توانایی یادگیری از تجربهها، تفکر انتزاعی و برخورد کارآمد با محیط و افراد پیرامون خود است. هوش در همهی مردم یکسان و به یک اندازه نیست و تفاوتهای فردی در این زمینه بسیار برجسته است. عوامل مختلفی مانند عوامل فیزیولوژیکی، وراثت، یادگیری، شرایط خانوادگی، شرایط محیط اجتماعی و عوامل فردی در میزان هوش نقش دارند. برخی از روانشناسان بر این باورند که هوش یک توانایی عمومی برای درک مطلب و استدلال است و خود را به صورتهای گوناگون نشان میدهد انواع هوش وجود دارد که یکی از مهمترین دسته بندی های 2 نوع هوش یادگیری ( آی کیو ) و هوش هیجانی است.
هوش یادگیری ( آی کیو ) چیست؟
بهره هوشی یا IQ اگرچه نشان دهنده میزان سرعت واکنشهای مغز به محاسبات یا پدیدههای جهان هستی است. IQ مخفف عبارت Intelligence Quotient است و معنای آن بهره هوشی است. روانشناسان برای محاسبه بهره هوشی از فرمولی ساده استفاده میکنند. در این فرمول سن ذهنی فرد بر سن زمانی او تقسیم و سپس در عدد 100 ضرب میشود. اگر بخواهیم کمی این فرمول را ساده تر کنیم میتوانیم بگوییم: اگر توانایی ذهنی فردی کاملاً برابر با توانایی باشد که همسالان او در آن محدوده سنی دارند، بهره هوشی او مساوی با عدد 100 خواهد بود، البته کمی بالا یا پایین تر بودن از عدد 100، نشانه دهنده هوش بالاتر یا پایین تر محسوب نمیشود و متخصصان درباره تفسیر عدد به دست آمده با احتیاط زیادی عمل میکنند. در واقع به صورت معمول حد فاصل نمرات 90 تا 109 را به عنوان هوش متوسط در نظر میگیرند.
اما بهترین زمان برای افزایش هوش، در سنین کودکی و به خصوص بین 3 تا 8 سالگی میباشد. به این دلیل که تقریباً همه چیز کودک به خصوص شخصیت و هوش او در این سن شکل میگیرد و در اصطلاح به این سن، سن طلایی گفته میشود. بیشتر مردم به اشتباه فکر میکنند IQ چیزی است که از هنگام تولد ثابت میماند. اما در حقیقت مغز ما بی نهایت انعطاف پذیر است و میتوانیم به راحتی ضریب هوشی خود را افزایش دهیم. حداقل اتفاقی که میافتد این است که میتوانید عملکرد مغزتان را افزایش بدهید و استراتژیهایی را یاد بگیرید که توانایی شما را برای فرا گرفتن، به خاطر سپردن و بهره وری از دانش را بهبود ببخشد.
راه های پرورش هوش یادگیری( بهره هوشی )
برای تقویت بهره هوشی یا همان IQ راه های بسیار زیادی وجود دارد از جمله:
-بیشتر راه بروید.
-نفس عمیق بکشید.
-دفتر رویدادهای روزانه داشته باشید.
-چیزهای جدید را کشف کنید.
-استراحتهای کوتاه و مکرر داشته باشید.
-حافظهتان را تقویت کنید.
-صبحانه بخورید.
-مدیتیشن کنید.
-از مصرف قند اجتناب کنید و بیشتر از آنتی اکسیدانها مصرف کنید.
هوش هیجانی یا عاطفی چیست؟
هوش هیجانی با EQ اندازه گیری می شود که با IQ متفاوت است رعایت اصول هوش هیجانی در کودکان می تواند مجموعهای از تواناییها، قابلیتها و مهارتها را که کودک برای سازگاری با محیط و کسب موفقیت در زندگی نیاز دارد برایش تجهیز کند. احساسات هسته مرکزی زندگی است ، احساسات بر هیجانات و هیجانات بر احساسات اثر میگذارند. هوش هیجانی به معنای شناخت و کنترل احساسات و هیجانات است. هوش هیجانی باعث میشود هرکس بهتر بتواند عواطف خود را کنترل کند و در برخورد با دیگران و موقعیتهای مختلف واکنشهای بهتر نشان بدهد.
راه های پرورش و رشد هوش هیجانی در کودکان
یادگیری چگونه آرام شدن در لحظه عصبانیت:اگر بعد از یک روز به خانه بازگردید و چیزی شروع به تحریک شما کند، می توانید آرامش خود را حفظ کرده و به راحتی بیان کنید که حال خوبی ندارید و قبل از گوش دادن به دیگران، نیاز به کمی آرامش و استراحت دارید. این کار کمک می کند تا اعضاء خانوده تان نیز اوضاع را درک کنند.
با احساسات خود ارتباط برقرار کنید: به فرزند خود بیاموزید که احساساتش را ابراز کرده و خانه را تبدیل به محیط امنی برای او کنید. اجازه دهید که بداند وقتی می خواهد گریه کند و یا عصبانی است، مشکلی وجود ندارد. ارتباط اولین قدم برای حل مشکل در هر نوع موقعیتی است.
تشویق به عملکرد خوب: کودکان قادر نیستند انگیزه ها و احساسات خود را به راحتی کنترل کنند. به همین دلیل است که فرزندتان عادت به ریختن وسایل در اطرافش دارد، و روزی که این کار را نکند، شدیدا عصبانی می شود، او را بغل کرده و به او بگویید که به این حقیقت افتخار می کنید که ارتباط برقرار کرده و عصبانیت خود را از طریق پرتاب اشیاء نشان نمی دهد.
بازی «غیر حاصل صفر» یا «غیر مجموع صفر: اجازه دهید فرزندتان در اوایل زندگی یاد بگیرند که هر تصمیمی مربوط به برد-باخت نیست. همیشه راه حلی برای موقعیت برد-برد وجود دارد. به آنها مفهوم سازش را بیاموزید که تنها پس از برقراری ارتباط آرام شروع می شود.
انگیزه آنها را مشخص کنید: به کودک خود توجه کرده و درک کنید که چه چیزی برای او انگیزه ادامه دادن ایجاد می کند. با تمرکز بر زمینه هایی که بر روی آنها کار می کند، در این زمینه با او صحبت کنید. می توانید او را از این مساله آگاه کنید که به تلاش با وجود شکست خوردن ادامه دهد و به او کمک کنید تا از احساساتش برای دستیابی به اهداف دقیقی که در ذهن دارد، استفاده کند.
تاییدهای مثبت را آموزش دهید: همیشه برای تشویق فرزندتان در کنار او نخواهید بود و او نیاز دارد تا کارهایش را خودش به طور مستقل انجام دهد. اجازه دهید تا این واقعیت را درک کند که از گفتار درونی مثبت استفاده کرده تا باعث شود که احساسات خود را بهتر کنترل کرده و خود را متمرکز و با انگیزه نگه دارد.
بر روی حل مساله تمرکز کنید:در هنگام مواجه شدن با موانع و مشکلات، به فرزند خود کمک کنید تا درک کند که بهتر است مشکل را متوجه شده و به جای اوقات تلخی و ناراحت شدن، مشکل را به صورت جزء به جزء حل کند. مهارت های حل مساله می تواند در زندگی آینده به او کمک کند.
راه های بهتری برای تغییر احساسات: تجربه سرخوردگی و عصبانیت طبیعی است. اما فورا تغییر دادن این احساسات نیز لازم است. با هدیه دادن یک کیسه بوکس به کودک برای کنترل خشم، او را به فعالیت های فیزیکی تشویق کنید. به جای آن، خیلی بهتر است که خشم او را به جملات ساده ای تفسیر کنید که مشکل را حل می کند.
آرام شدن خودشان: برای جلوگیری از اقدامات تحریک آمیز، به فرزند خود اقداماتی مانند نفس عمیق کشیدن و آهسته تا 10 شمردن یا نوشیدن مقداری آب را آموزش دهید. بسیاری از تکنیک هایی به این شکل، در آرام کردن فوری افراد موثر هستند.
10.آنها را از استرس آگاه کنید: پیشگیری از بروز مشکل بهتر از حل مشکل است. بنابراین، به فرزند خود آموزش دهید تا از هر موقعیتی آگاه شده یا از محرک هایی که ممکن است باعث ایجاد استرس در او شود، آگاهی داشته باشد. او با شناخت آنها، می تواند اقدامات صحیحی را برای جلوگیری از آنها انجام داده و یا خودش را بدون اینکه تسلیم احساسات شود، برای رویارویی با آنها آماده کند.
11.درک احساسات دیگران: یادگیری خواندن چهره افراد و نشانه های مختلف کلامی و غیر کلامی روش خوبی برای جلوگیری از بحث های آتی یا پشتیبانی از کسی است که به مشکل دچار شده است. اجازه دهید تا فرزندتان از صفات مختلف خود آگاه باشد تا بتواند نسبت به بروز آنها در سایر افراد آگاهی داشته باشد.
12.برای آزادانه صحبت کردن راحت باشید: اجازه دهید تا فرزندتان در صحبت کردن با هر چیزی که با آن مواجه می شود، راحت باشد. داشتن یک کانال ارتباطی که فرزندتان بتواند به آن اعتماد کرده و با آن راحت باشد، بسیار ضروری است.
13.نامگذاری احساسات و طبقه بندی احساسات : در برخی مواقع، شرایط برای درک اینکه متوجه شوید کودک چه احساسی دارد، می تواند کاملا پیچیده باشد. در چنین شرایطی، کمک به کودک برای نامگذاری احساسات به زبان ساده نه تنها می تواند چیزهایی را برای شما مشخص کند، بلکه به او نیز کمک می کند تا احساسات خود را درک کند.
14.کودک خود را برای چیزی که هست، بپذیرید: همه کودکان یکسان نیستند. برخی حساس هستند، و برخی مشکلات خشم دارند. از طریق صحبت کردن با کودک، به او اجازه دهید تا بداند که شما از آنچه که او احساس می کند، آگاه هستید و به او پیشنهاد کمک می دهید. پذیرش می تواند از بدتر شدن شرایط جلوگیری کند.